گروه سینمایی سیمرغ

۱۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

واحد پژوهش های کاربردی گروه سینمایی سیمرغ با هدف ارتقاء سطح دانش تخصصی هنرآموزان گرامی در صدد است با ارائه مطالب مفید و مختصر در رابطه با هنر هفتم و مبانی آن به رشد و تعالی علاقمندان بیافزاید و امیدوار هستیم در آینده شاهد اثرات مثبت این موضوع باشیم.


اصطلاحات سینمایی و تعاریف و مفاهیم آن:


فیلم خام: فیلمی است که نور ندیده و فرآیند ظهور را نگذرانده باشد


۱ – پایه شفاف و قابل انعطاف که راهنما و لیدر روی میکرو فیلم است.


۲- ماده حساس : پوشش ژلاتینی نازکی است که از میلیون‌ها دانه ریز حساس به نور تشکیل شده و با نور دیدن و داروی شیمیایی ظاهر می‌شود. خطهای عمودی ناخواسته‌ای  که بر روی پرده دیده می‌شود حاصل خراشیدگی این لایه است.



فیلم خام بر چه چیز‌هایی تاثیر می‌گذارد: بر ظاهر فیلم تکمیل شده ۱- وضوح ۲- جزئیات ۳- طیف نوری ۴- سایه ۵- کیفیت . فیلمبردار سعی می‌کند مناسب ترین فیلم را انتخاب کند.


فیلم‌های خام متفاوت به بیننده چه کمکی می‌کند:کمک می‌کند تفاوت قائل بشود بین، واکنش‌های گروه بازیگر و خدمه در آن زمان و خاطرات آن‌ها از همان رویداد.


پهنای فیلم‌های خام:۱- در سالن‌های تجاری ۳۵ میلی‌متر ۲- به صورت ۱۶ میلی‌متری و سپس روی ۳۵ میلی‌متر کپی می‌شوند.


کار فیلم چیست: آسان‌تر کردن ادراک است، تصویر بزرگ جهان ادراک شده را مستعد تحلیل می‌کند. اجازه دیدن جزئیات را می‌دهد_ به تعبیری فیلمساز، بیننده را از لحاظ ادراکی باهوش‌تر می‌کند.


پهنای بزرگ فیلم چه تاثیری می‌گذارد: هر چه پهنای فیلم بیشتر باشد تصاویر شفاف‌تر است چون پهنای بیشتر، قاب بزرگ‌تر را فراهم می‌کند و قاب بزرگ‌تر برای پرکردن پرده بزرگنمایی کمتری را می‌خواهد.


کیفیت تصویر وابسته به چه عاملی است: وابسته به سرعت فیلم خام، یعنی حساسیت آن به نور


تفاوت فیلم خام کند و تند:  فیلم خام کند: ۱- نور بیشتری در مقایسه با فیلم سریع نیاز دارد ۲- دانه‌های ریز و تصویری با جزئیات بیشتری ایجاد می‌شود. ۳- برای فیلم‌برداری موزیکالی در استودیوی فیلمبرداری استفاده می‌شود.


فیلم خام سریع: ۱- نور کم‌تری در مقایسه با فیلم خام کند احتیاج دارد ۲- در فیلم‌های مستند وقتی گزینه فیلمبرداری محدود است ۳- در فیلم داستانی به قصد ایجاد مستند گونه ۴- فیلم‌های داستانی با نور بسیار کم به کار می‌رود.


فرایند ظهور: بر روی دانه‌بندی  تاثیر می‌گذارد.


رنگ اشباع شده : سیر و درخشان است – در بافت و زمینه‌ها به کار می‌رود – تجسم گرما و تنش یک فضا- عواطف قوی


رنگ غیر اشباع :‌ ملایم، مات و دقیق – القای فقدان انرژی ـ تحیلی رفتن نیروی زندگی


طبقه بندی رنگ‌ها:‌ رنگ‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند.


گرم  قرمز ـ  نارنجی ـ‌ زرد    داغ ـ‌خطرناک ‌ـ ‌زنده و گستاخ


سرد  سبز و آبی و بنفش   خویشتن داری ـ‌ آرامش ـ‌ اندوه ـ مالیخولیا


سیاه : رنگ به حساب نمی‌آید  تداعی شروع مرگ است.


Photograph :‌ به معنای نوشتن با نور است.


نورپردازی نور تند:  آدم را زشت و ناخوشایند نشان می‌دهد.


نورپردازی نور ملایم:‌ قبل از تابیدن به سوژه دست کم به یک شی می‌خورد و بر می‌گردد. ۱- متضاد با نور تند است. ۲- چین و چروک‌های صورت را پر می‌کند ۳- آدم را جوان‌تر نشان می‌دهد ۴- آدم‌های جوان را جذاب‌تر نشان می‌دهد


سه نور اصلی را نام ببرید :


 ۱- نور اصلی یا کلیدی :‌نخستین نوری است که تنظیم می‌شود.


 ۲- نور پرکننده: نور ملایمی که برای پرکردن قسمت‌های نور نخورده سوژه استفاده می‌شود.


۳- نور پشتی: ۱- اغلب از پایین یا بالا به سوژه می‌تابد. ۲- کناره‌های مثل مو و شانه را برجسته می‌کند. سوژه را جلو می‌کشد تا به سوژه عمق بدهد.


نورپردازی کم مایه:  سوژه روشنایی کمی دارد و بخش عمده آن در تاریکی است.


نور پردازی پرمایه:  سوژه اصلی غرق در نور است. تقریباً تمام بخش‌های قاب روشن است.


سایه‌ها :‌ سایه‌ها نشان می‌دهند چگونه نور و سایه می‌توانند قسمتی از تصویر را مورد تاکید قرار دهند. یا تاکید را از روی آن‌ها بردارند. در روحیات و معانی نقش ایجاد می‌کنند.


فیلمساز به چه دلیل نورپردازی را تغییر می‌دهد: ۱-به قصد ایجاد یا تشدید جلوه‌های خاص ۲-برای نشان دادن تغییرات در خلق و خوی ۳- در عام‌ترین معانی فیلم


عدسی‌ها : ۱- عدسی زاویه باز   ۲- نرمال    ۳- تله فتو


عدسی نرمال:‌ در فیلم‌ها بیش‌تر استفاده می‌شود، چون به واقعیت نزدیک‌تر است.


عدسی تله فتو:  برای نشان دادن کسی که به کندی یا زحمت به سمت دوربین می‌آید به کار می‌رود.


عوامل تعیین کنده در عمق میدان: ۱- انتخاب عدسی ۲- دریچه دیافراگم  ۳- فیلم خام


تعریف فواصل دوربین :‌ ۱- تعیین می‌کند کدام جزئیات در قاب قابل روئیت و کدام جزئیات در قاب قابل روئیت نیست. ۲- سوژه بزرگ بنظر خواهد رسید یا کوچک.


نمای معرف چیست و چه موقع از آن استفاده می‌شود: یعنی منظره‌ای از فضا و حول و هوش آن یعنی نمای بسیار بلند ـ وقتی فیلم شروع می‌شود و یا به محل دیگری منتقل می‌شود فیلمساز از نمای معرف استفاده می‌کند.


نمای دور یا خیلی دور به چه منظور است: ۱- بیننده را مجبور می‌کند توجهه ویژه‌ای به آن‌چه در حال وقوع است داشته باشد. ۲- و پاداش‌های عاطفی در بر دارد.


پرسپکتیو:‌ یعنی تغییر اندازه نسبی  و عمق ظاهری اشیاء در تصویر ـ که با تغییر عدسی دوربین و فاصله دوربین ایجاد می‌شود ـ در این حالت سوژه‌های اصلی تقریباً هم اندازه‌اند و موقعیت تقریباً یکسانی دارند. پرسپکتیو را اغلب از نمای دیگر تغییر می‌دهند.


تعریف نمای عینی:  اغلب دوربین بیرون از کنش قرار دارد. یعنی نمایی که دوربین قرار می‌گیرد عینی است. بیننده به جای اینکه در کنش شرکت داشته باشد آن را تماشا می‌کند.


چهار موقعیت اصلی دوربین:  ۱- منظره چشم پرنده  ۲- زاویه بالا  ۳- زاویه پایین  ۴- زاویه افقی


زاویه نمای هلندی: ۱- سوژه در سطح شیب‌دار است ۲- برای گیج کردن یا معذب کردن بیننده به کار می‌رود ۳- حاکی از وضعیت آشفته روحی شخص است ۴- روابط شخصی ناگوار


نمای نقطه دید (P.O.V) :‌ ۱- دوربین از موقعیت نزدیک به موقعیت یک شخص یا حیوان سوژه را ثبت می‌کند. ۲- به حسن همذات پنداری و حس مشارکت بیننده با سوژه کمک می‌کند.


حرکت تیلت:  دوربین حول محور افقی به طرف بالا یا پایین می‌رود ـ بسیاری اوقات برای غافلگیری و خنده‌داری استفاده می‌شود.


حرکت پن:‌ حرکت حول محور افقی راست یا چپ ـ اغلب برای بی‌کرانگی ـ‌ توجه بیننده به سوی یک کنش مهم یا نقطه مورد نظر ـ تعقیب حرکت یک شخص یا وسیله در طول چشم‌انداز


پن شلاقی :‌ پن سریع را گویند که تصاویر را تار می‌کند و به ندرت در فیلم‌های تجاری استفاده می‌شود.


عمل زوم:  دوربین روی ریل یا جرثقیل است ـ دوربین درون فضا حرکت داده می‌شود و بیننده حسی از خطوط کناره نما و عمق میدان پیدا می‌کند.


نمای جرثقیل:  ۱- به طور نامحسوس آهسته است ۲- کند آهنگ ۳- سریع و گیج کننده ـ تاثیر آن آرام بخش و نشاط انگیز یا تهدید کننده.


استدی کم :‌ وسیله‌ای است که امکان حرکت نرم حین فیلمبرداری را می‌دهد ۱- شاسی ۲- دسته پیچشی ۳- دوربین فیلمبرداری ۴- مانیتور کوچک


مزایای استدی کم :‌۱- امکان فیلمبرداری دوربین روی دست ۲- برای کارکنان دوربین سرعت ـ قابلیت ـ انعطاف، تحرک پذیری ـ تفاهم متقابل ـ فیلم را سرشار از انرژی می‌کند ـ در نماهای بلند متداوم کاربرد دارد حالت شناور دارد ـ امکان وضوح بیشتر به بیننده را می‌دهد ـ در حال دور شدن قسمت بیشتری از صحنه را نشان می‌دهد ـ عدم ثبات دوربین.


نقایص استدی کم : حرکت دوربین به جلو ممکن است تنشی ایجاد کند یا تنش موجود را بیش‌تر کند.


نقش کامپیوتر در فیلمبرداری دیجیتال :‌ ۱- برای ساختن تصاویر یا دخل و تصرف در آن‌ها ۲- استحاله و تغییر شکل تصاویر ۳- حذف اشیاء از تصاویر یا پوشاندن آن‌ها ۴- مانند انیمیشن دخل و تصرف گسترده در تصاویر فیلم می‌کند.


 محدودیت‌های فیلمبرداری دیجیتال :‌  ۱- در نظر عده‌ای تصاویر بیش از حد ساختگی هستند. ۲- پرهزینه و وقت‌گیر

دوربین‌های فیلمبرداری :‌


سوپر ۸:  متداول‌ترین دوربین‌های دهه ۶۰ برای کارهای خبری استفاده می‌شد. خواستگاه دوربین‌های خانگی امروزی هستند. مشخصه‌اصلی دوربین‌های سوپر ۸ : ۱- سرعت شاتر متفاوت از ۶ تا ۷۰ فریم قابلیت نمایش تصاویر Fast و Slow . 2- لنز‌ها : متغییر لنزها‌ی زوم سرخود، دارای فاصله کانونی از ۲ تا ۷۰ میلی‌متر . بیش‌تر لنز‌های واید استفاده می‌شد، زاویه دید باز  ۳- وزن کم :‌ حدود یک تا سه کیلوگرم. یک مدل متداول این دوربین :‌Beaulieiu (بولیو)


۱۶ میلی‌متری:‌ قطع (عرض) فیلم ۱۶ میلی‌متر ـ‌ عمده فرمت تلویزیون در دنیا ـ بعد‌ها ویدئو جایگزین این قطع شد. برای آموزش نیز از این قطع استفاده می‌شود. وزنی بین پنج تا هفت کیلوگرم دارند. شرکت (آتون)Aaton سازنده تجهیزات فیلم برداری و صدابرداری که در دهه ۹۰ یک دوربین قطع ۱۶ عرضه کرده شرکت Airflex  سری Bl / سری  / سری ۴۱۶


مشخصات دوربین‌های ۱۶ میلی‌متر:


۱-    سطح صدای ۲۰ دسی‌بل


۲-    دارای مانت PL (تک خاره) که متداول ۳۵ میلی‌متر هستند. دوربین BL دارای مانت چهار خاره است. از دهه ۹۰ تمامی دوربین‌ها دارای مانت تک خاره  PL هستند. حتی دوربین‌های دیجیتال.


۳-    وزن بین ۵ تا ۷ کیلوگرم


۴-    BL-16 وزن ۳۹/۷ تا ۹ کیلوگرم ـ سرعت ۵ تا ۵۰ فریم. سطح صدا ۳۰ دسی‌بل (صدا بیشتر) ـ کاست متغییر ۲۰۰ معادل ۴۰۰ فیت نگاتیو ۳۵ میلی‌متر ۱۲۰ متر


۵-    به جز BL تعداد فریم‌ها :‌۱ تا ۶۰ فریم ـ‌ ۱ تا ۳۰ فریم ـ ۱ تا ۱۰۰ فریم.


۶-     ۱۶ میلی‌متر کاست:‌۴۰۰ فیت و بالاتر تا ۱۰۰۰


۳۵ میلی‌متری :‌ ۱- وزن دوربین بین ۵ تا ۷ کیلوگرم ۲- سرعت از ۱ تا ۴۰ فریم  ۳- صدای کم‌تر از ۲۴ دسی‌بل ۴- سیستم ویدئو اسیست ( این سیستم نخست در تکنولوژی پاناویژن امریکا عرضه شد و ۱۰ سال بعد در دوربین‌های Arri به کار گرفته شد) ۵ – LCD برای کنترل دوربین


دوربین‌های مهم این قطع :‌ ۱- شرکت Aaton   دارای پوشش ضد آب


۲- شرکت Arriflex  و Arricam  :‌  ۱- Lite  نماهای روی دست ـ حدود ۴ کیلوگرم (بدنه)


                                               ۲- Studio  صدا کمتر از ۲۰ دسی‌بل


                                               ۳- برای استودیو و نماهای داخلی طراحی شده است به همین دلیل                                                                                       صدای کمی دارد.


دیگر محصولات شرکت Arriflex :‌


۵۳۵ A , B  و  BL 1-2-3-4   شاتر اتوماتیک دارد.  ـ‌ صدا ندارند.


Arri 3  ۲C  برای Slow بالای هشتاد تا ۱۲۰ فریم.


Arri 3 , 43   تا ۱۲۰ فریم افزایش می‌یابد. برای گرفتن نماهای Slowmation که از یک موتور کمکی استفاده می‌شود.


دوربین‌های  ۶۵ و ۷۰ : در حال حاضر دو دوربین Super Pana 70  ( از رده خارج شده) و Arri 465 ( جدید) در این رده رایج هستند.


Digital Camera  :‌


دوربین های شرکت Red، از لنز‌های ۳۵ میلی‌متر می‌توان روی این دوربین‌ها استفاده کرد. Redone اولین دوربین این شرکت بود. کیفیت تصویری (رزولوشن) تا ۴ kana ، فیلمبردای می‌کند.


 


استفاده از لنز‌های آنامورفیک معادل ۴۰۰۰ پیکسل، دارای هارد ۶۴۰


قابلیت پلان Slow از یک تا ۱۲۰ فریم  معادل فیلمبرداری ۲k( معادل رزولوشن ۱۶ میلی‌متری است) است. اگر رزولوشن بالا بیاید مثل ۴k تعداد فریم از ۱۲۰ کمتر می‌شود. ۴۸….۱ فریم


معادل ۲۴ فریم نگاتیو را می‌توان روی آن تعریف کرد.


این دوربین به صورت فرمت Raw هم فیلمبرداری می‌کند.


Red color : پیش فرضی رنگی شرکت Red است. فقط دو رنگ سبز و مجنتا قابل تغییر هستند.


اپیک Red Epique : دوربین پیشرفته سال‌های اخیر است. در حالت Slow تا ۱۲۰ فریم قابلیت فیلمبرداری دارد. اندازه این دوربین از RedOne کوچک‌تر است. از دوربین عکاسی کمی بزرگ‌تر است. به دلیل حرکت سریع به جای هارد از کارت SD استفاده شده است. با ظرفیت ۱۲۸ گیگابایت. فن دوربین قوی‌تر است. باتری روی دسته دوربین در حجم کم تعبیه شده است. کیفیت تصویری  ۵k 16:9 (120 فریم)


 


دوربین D21 محصول شرکت Arriflex بود که بیش‌تر ساختار دوربین مهم بود. شبیه دوربین‌های ۳۵ بود. قابلیت‌ها نیز شبیه ۳۵ بود. رزولوشن این دوربین تقریباً معادل ۹۲۸× ۱۰۸۰ است. (HD ). بالاترین رزولوشن دوربین‌های دیجیتال است. معادل Full HD  P 928× ۱۰۸۰ از رزولوشن ۲k کوچک‌تر است.


دوربین Alexa محصول شرکت Arriflex کوچک و کم حجم. CMOS این دوربین معادل ۴k فیلمبرداری می‌کند. از معادل HD این CMOS استفاده می‌کرد. آنالیز تصویر به صورت ۴k است اما درحد HD ضبط می‌شود.


لوازم و تجهیزات


Bridge Plate :‌ صفحه‌ای که زیر دوربین وصل می‌شود تا به صورت افقی بتواند روی سرپایه حرکت کند و وزن دوربین را روی آن قرار می‌دهند، در حرکت عمودی (Tilt) 1- خنثی کردن وزن دوربین ۲- لوله و تجهیزات را به وسیله Bridge plate به دوربین اضافه می‌کنند.


متابکس: ۱- برای تاریک کردن سطح لنز ـ MB14 : شیدرها توسط اهرم‌های مخصوص حرکت می‌کنند. جای نصب چندین فیلتر به صورت همزمان را دارد. محصول شرکت Arri است.


۲- استفاده از فیلترها.


ویزوربلند:‌۱ـ دوربین‌های پاناویژن سیستم فیلمبردای مخصوص دارند. فیلمبردار باید پشت سه پایه بنشیند تا به حرکت‌های افقی و عمودی دوربین مسلط باشد. بنابراین از ویزور بلند استفاده کند.


۲- زمانی مجبور هستیم تا دوربین را به دیوار بچسبانیم تا در محلی قرار دهیم که نتوانیم پشت دوربین بایستیم.


ویزور گرم کن:  جلوگیری از بخار کردن شیشه ویزور به خصوص در زمستان. چون چشم فیلمبردار باید روی ویزور باشد تا فیلم نور نخورد.


به دلیل استفاده از نگاتیوهایی با حساسیت‌های متفاوت از چندین کاست استفاده می‌شود. بنابراین از خرد کردن نگاتیو جلوگیری می‌شود.


سیستم ریموت کنترل ( سیستم اتوماتیک فوکاس): در حرکت لنز برای فلوفوکاس، یک سیستم اتوماتیک تعبیه شده تا دستیار فیلمبردار بدون مزاحمت برای فیلمبردار لنز را در حالت فوکاس قرار دهد. سه موتور مجزا در این سیستم وجود دارد. ۱ـ روی دیافراگم ۲ـ فوکاس ۳ـ فاصله کانونی لنز زوم. این سیستم روی دسته Pan دوربین نصب می‌شود. کارکرد دیگر آن این است که عمق میدان را نیز محاسبه می‌کند.


سیستم فلو و فوکاس: در دوربین‌های ۳۵ میلی‌متر، چرخ دنده‌ای تعبیه شده تا حرکت فلو، فوکانس را به چرخ دنده دوم منتقل کند.


در سیستم اتوماتیک توسط یک سیستم ریموت انجام می‌شود. این سیستم دستی روی لوله Bridge plate نصب می‌شود.


LCD سیستم ریموت کنترل: روی این LCD دو شاخص دیده می‌شود. ۱- محدوده عمق میدان و فوکاس را با خط زردرنگ نشان می‌دهد. ۲- اعداد یا فراگم برای تغییر دهانه می‌توان محدوده فوکاس را مثلا ۱ تا ۳ متر برای آن تعیین کرد.


رمپ کردن: تغییر سرعت دوربین حین حرکت نگاتیو (سرعت فریم) مثلاً از ۲۴ فریم پس از مدت تعیین شده به ۴۸ فریم برسد. این تغییر سرعت هم تدریجی انجام می‌شود. هم به یکباره در این حالت پلان دچار اکسپوز و تغییر نور می‌شود که دوربین به صورت هوشمند آن را جبران می‌کند. مثلاً از دیافراگم ۴ به ۷/۱ می‌رسد در این صورت هیچ تفاوتی در اکسپوز (نوردهی) انجام نمی‌گیرد. با زاویه شاترهم می‌توان این کار را انجام داد که در حرکت ممکن است دچار کشیدگی تصویر شویم. اما اگر عمق میدان مد نظر باشد و سوژه ثابت بود می‌توان از تغییر زاویه شاتر استفاده کرد.


پلان ریوزر:  حرکت به سمت عقب است یعنی حرکت بر عکس ثبت می‌شود. مثلا حرکت سوژه به سمت جلو، برعکس به سمت عقب نمایش داده می‌شود. در اصطلاح حرکت بر عکس اکسپوز می‌شود.


نورسنجی در فیمبرداری


شاخص‌های نورپردازی در فیلمبرداری:


۱-حساسیت نگاتیو   ۲- زاویه شاتر  ۳- سرعت (دوربین)

سرعت :‌ ۲۴ فریم در ثانیه به صورت ثابت در سینما اگر سرعت تغییر کند  به  و ۲۵ فریم در ثانیه (در سیستم پال) (وجود تلویزیون یا مانیتور یا نمای نوری کرکره‌ای ) نور سنج تغییرات را ثبت کرده و با توجه به این تغییرات میزان دیافراگم را تعیین می‌کند.


حساسیت نگاتیو: این شاخص را باید روی نورسنج تعیین کرد :‌۱۰۰- ۲۰۰ – ۳۲۰ – ۵۰۰ و ASA… با دونوع DayLight یا تنگستن


زاویه انعکاس :   بین ۹۰ تا ۱۸۰ درجه . عمده زاویه متاثر در فیلمبرداری ۱۸۰ – ۱۷۲ درجه است. با پایین آوردن زاویه شاتر از پرش نور تلویزیون و مانیتور در فیلمبرداری جلوگیری می‌شود.


شاخصی که روی این سه عامل تاثیر گذار است فیلتر  است.


هر فیلتر یک میزان نور خوردگی به فیلم یا نگاتیو می‌دهد که روی فیلتر توسط کارخانه درج شده است.


سانیستومتری:  قبل از شروع فیلمبرداری، از نگاتیو تست زده می‌شود و به لابراتور تحویل داده می‌شود. برای نورسنجی و تعیین حساسیت اگر لابراتور درست باشد و کار خود را درست و دقیق انجام دهد به حساسیت نوشته شده روی نگاتیو می‌رسد. تحمل پذیری نگاتیو از بیش‌ترین تا کم‌ترین نور در لابراتور در سانیستومتری تعیین می‌شود. (Dynamic Range). برای نوردهی بیش‌تر، در صورت لزوم در مرحله فیلمبرداری، نگاتیو در لابراتور یک Stop پوش داده می‌شود.


اتالوفاژ :  مرحله بعد از فیلمبرداری است. تنظیم رنگ و نور و اصلاح آن‌ها  تا یک Stop می‌شود به پلان نور داد و بیش‌تر از آن پزتیو آسیب می‌بیند.


زاویه شاتر:‌ ۸/۱۷۲ درجه برای ۲۴ فریم مناسب است و ۱۸۰ درجه مناسب برای ۲۵ فریم مناسب است. اگر زاویه بسته شود ممکن است حرکت‌ها کاملاً ثبت نشوند و برای پلان‌های ثابت مناسب است.


دوربین‌های فیلمبرداری  ـ ویدئو


در این نوع دوربین‌ها، مرحله ثبت تصویر  تغییر کرده است


از لنزهای با کیفیت بالا استفاده می‌شود.


فرمت‌های ضبط ویدئو از ۱۹۸۰ :‌                                        


۱-تیپ C :  ۱ اینچی ،


نوارهای ریلی ۱ اینچی منبع ثبت تصویر بودند.


۲-فرمت یوماتیک (Umatic)  حرفه‌ای


 همان تیپ C است با این تفاوت که نوار  اینچی است. اما نوار هنوز حجم بزرگی دارد. برای ضبط به رکوردر نیاز داشت.


۳- سیستم VHS خانگی


 مخصوص مصارف خانگی بود.


۴-Video 8  خانگی


 ابعاد کوچک‌تر سیستم VHS بود. این سیستم نیم نگاهی هم به ۸ میلی‌متر داشت.


۵- بتاکم ۱ اینچی حرفه‌ای


 ابعاد نوار از سیستم یوماتیک کوچک‌تر شد.


تبدیل ویدئو به دیجیتال توسط Compute انجام می‌شد که با افت کیفیت همراه بود.


دیجیتال بتاکم:  سیستم‌ها از بتاکم به دیجیتال بتاکم تغییر یافت. نوارها همان نوارها بودند اما سیستم‌های پخش تغییر کردند. هنوز در دنیا متداول است و بعد از سیستم HD اولویت با این سیستم بود.


سیستم DV : متداول‌ترین سیستم دیجیتال خانگی است. ابعاد آن در کار حرفه‌ای متفاوت است.


سیستم HDV


فرمت‌های DV  :‌


۱-DV cam :  


این فرمت مخصوص شرکت سونی است.


۲- DVC و  DVC Pro ( حرفه‌ای ) :


مخصوص شرکت پاناسونیک


۳- S ویدئو یا دیجیتال S


مخصوص شرکت JVC


در تبدیل HD با بهترین کیفیت به سیستم سینمایی تقریباً معادل ۱۶ میلی‌متر خواهد بود و کیفیت تصویر پایین خواهد آمد.


تله سینما:


 دستگاهی است که برای تبدیل فیلم‌های خبری و …. برای تلویزیون استفاده می‌شود.


فرمت‌های پخش :


دوربین‌های اولیه براساس فرمت پخش تولید می‌شدند و فرمت پخش براساس میزان ولتاژ برق بود.


Pal / sec  ۵۰ Hz در کشورهای اروپایی   ۲۵ فریم در ثانیه هر فریم  ثانیه نور می‌بیند.


NTSC  ۶۰ Hz در کشور آمریکا  ۳۰ فریم در ثانیه هر فریم  ثانیه نور می‌بیند.


در ۲۴ فریم در ثانیه هر فریم  ثانیه نور می‌بیند.


تمامی دوربین‌های اولیه دیجیتال تصاویر به هم پیوسته (به هم بافته) Interlase داشتند. تصاویر فریم به فریم نیستند. دوربین‌های پیشرفته تصاویر Progressive داشتند.


سیستم‌های ۳CCD


3 عدد CCD هر کدام با یک فیلتر با صافی رنگی مجزا R.G.B برای داشتن تنالیته رنگی بیش‌تر .


میزان تعیین نور:


 تنها موردی است که نمی‌توان از سیستم خودکار دوربین استفاده کرد. در سیستم دیجیتال باید یک مبنا برای تعیین رنگ و نور داشته باشیم. برای تعیین نور بدون نورسنج فقط به وسیله دیدن تصویر در مانیتور می‌توانیم نور را بسنجیم. این مانیتور، یک مانیتور استاندارد است که مبنای واحد قرار می‌گیرد. خطای تصویری بسیار پایینی دارد.


برای تعیین رنگ از سیستم تعیین رنگ Preset (پیش فرض) دوربین استفاده می‌شود. ۵۶۰۰ Daylight  ، ۳۲۰۰ Laneystan


بدون مانیتور:  هنگام استفاده از نور مهتابی  حتما از کلوین متر استفاده می‌شود تا رنگ غیر طبیعی  (به سمت مجنتا) نشود.


در دوربین‌های پیشرفته از سیستم Zebra استفاده می‌شود. بر اساس نقاط پر نور  در دوربین‌های متفاوت این ارقام متفاوت هستند. نقاط over در مانیتور‌ هاشور زده نشان داده می‌شوند. اگر سوژه انسانی باشد، صورت انسان (سوژه) مبنا در نظر گرفته می‌شود. دیافراگم را تاحدی که نقاط zebra محو شود، می‌توان بست.


دلیل استفاده از حساسیت در دوربین‌های دیجیتال:


 برای ثبت تصاویر تاریک .


دو محیط با دو نوع نور تنگستن و Day Light  


باید نور دو محیط هماهنگ شوند. از فیلتر ژلاتین استفاده می‌شود. آبی رنگ هستند و روی پروژکتور تنگستن قرار می‌گیرد تا با نور بیرون هماهنگ شود.


۱-    اگر فضا دارای پنجره زیاد باشد، نورهای داخل را خاموش می‌کنیم و منطق نوری، نور پنجره است.


۲-    اگر پنجره کم باشد، لامپ‌ها باید با نور روز هماهنگ شود.


۳-    اگر پنجره نباشد با تنگستن کار می‌کنیم.


در شب باید حجم نوری کاهش یابد.


محیط‌هایی  که با مهتابی روشن می‌شوند مانند بیمارستان باید حجم نوری مهتابی زیاد شود یا چراغ‌های مهتابی روی  پایه استفاده شود. برای مثال، به جای دو مهتابی از چهارتا استفاده می‌شود.


وقتی سوژه روبه‌روی نور قرار می‌گیرد مثلاً پنجره  باید از سافت لایت استفاده کرد تا  سایه پشت سوژه تیز و تند نباشد . چراغ در اصل پشت دوربین قرار دارد.  سافت لایت تنها پروژکتوری است که می‌تواند پشت دوربین قرار بگیرد.


به هیچ‌ عنوان از سایر پروژکتورها پشت دوربین استفاده نمی‌شود مگر این‌که منظور خاصی باشد و بخواهیم که سایه دیده شود.


در شب


 وقتی سوژه زیر چراغ سقفی نشسته است، با یک رفلکتور سایه‌های زیر چشم را می‌گیریم  یا از  پروژکتور سافت لایت پشت دوربین استفاده می‌شود.


استفاده از افه مهتاب در نماهای خارجی مرسو م است مانند پلان جنگل که هیچ نور خارجی و مصنوعی وجود ندارد. برای نور مهتابی  از پروژکتور Daylight یا  فیلتر Moon light استفاده می‌شود.


پلان‌هایی که روز خارجی گرفته  می‌شود باید در سایه باشد در غیر این صورت  نباید زاویه سایه تغییر کند. چون  زاویه تابش خورشید در طول روز متغیر است.


                                                                ارائه از واحد پژوهش های کاربردی گروه سینمایی سیمرغ

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۲
گروه سینمایی سیمرغ

مونتاژ دیالکتیکی چیست و کاربرد آن در سینماچگونه است?


مونتاژ دیالکتیکی از نظریه های سینمایی آیزنشتاین در آغاز پیدایش زبان سینما بود.

واژه دیالکتیک برای توصیف ساختاری منطقی به کار می رود که در آن دو عنصر متضاد

به وسیله کنش فعال خواننده _ بیننده معنایی جدید تر و بزرگتر می آفرینند.

مونتاژ دیالکتیکی و کارکرد آن در سینما



مونتاژ دیالکتیکی از نظریه‌های سینمائی آیزنشتاین در آغاز پیدایش زبان سینما بود. آیزنشتاین تدوین (مونتاژ) را همچون فرآیندی منطبق با دیالکتیک مارکسیستی می‌دید، که در آن تاریخ و تجربه‌های انسانی حاصل تضادی دائمی میان نیروی مبارز (تز یا برنهاد) با نیروی بازدارنده (آنتی تز یا برابر نهاد) است و از برخورد این دو نیرو پدیدهٔ کاملاً نوینی‌زاده می‌شود که سنتز (همنهاد) اصطلاح شده است. همنهاد در واقع حاصل جمع این دو نیرو نیست بلکه چیزی بزرگ‌تر از آن دو و متفاوت با آنها است.

واژه دیالکتیک برای توصیف ساختاری منطقی به کار می‌رود که در آن دو عنصر متضاد به وسیله‌ی کنش فعال خواننده/ بیننده معنایی جدیدتر و بزرگ‌تر می‌آفرینند. این اصطلاح با فلسفه مارکسیستی پیوند خورده و بر نظریه‌پردازان مارکسیست و چپ‌گرای سینما تأثیر فراوانی داشته است.


تعریف دیالکتیک در فلسفه

دیالکتیک در فلسفه نوعی شیوه بررسی است. در شیوه سقراطی دو دیدگاه در جستجوی حقیقت، آن‌قدر با یکدیگر بحث و گفت‌وگو می‌کنند تا به اتفاق نظر برسند. این دست‌مایه اصلی و به عبارت بهتر، این فصول اصلی و مرکزی در خلق وحدت به وسیلة دو عنصر متضاد، یادآور مفهوم تاریخی هگل (G.W.F.Hegel) نیز هست. هرتزی با آنتیتز خود تلاقی می‌کند و محصول آن سنتز است. سنتز به مثابه محصول، بیشتر از مجموع دو اصل متضاد است و بعداً به تز جدید مرحله دیالکتیکی بعدی تبدیل می شود.


مونتاژ دیالکتیکی - سرگئی ایزنشتاین نظریه پرداز مونتاژ دیالکتیکی

سرگئی ایزنشتایی نظریه پرداز مونتاژ دیالکتیکی


دیالکتیک در سینما

بیشترین تأثیر اصول دیالکتیک بر سینما، به وسیلة آثار و فیلم‌های سرگئی ایزنشتاین بوده است. ایزنشتاین با ارائه مونتاژ  به عنوان یک هنر، نوعی زیبایی‌شناسی در سینما خلق کرد.

نویسندگان فیلم‌های شوروی زیبایی فیلم‌ها را بر مبنای مونتاژ می‌دیدند، تا جایی که لِو کولشوف  (Lev Kuleshov)، فیلم‌ساز و معلم روس، مونتاژ را اصل و پایه سینما خواند. از نظر او، هنگامی که نماها در مونتاژ به یکدیگر متصل می‌شوند، کمپوزیسیونی (ترکیب‌بندی) شبیه سایر آثار هنری خلق می‌شود. ایزنشتاین از این ایده کولشوف استفاده کرد، ولی از سوی دیگر خاطرنشان ساخت که دیالکتیک عنصری مهم در مونتاژ است. دو تصویر متضاد با برش یه یکدیگر پیوند می‌خورند و در نتیجه یک ناهمخوانی‌ به وجود می‌آید که هدف آن تحریک تماشاگر است. به این ترتیب، تصاویری که ذاتاً بی‌حرکت و از نظر سیاسی خنثی هستند، یک نیروی محرکه سیاسی می‌یابند و لذا می‌توان تماشاگران را با استفاده از این جذابیت سینما تحریک، هیجان‌زده و حتی مضطرب کرد. با اینکه هر نما در فیلم، تصویری فیلم‌برداری شده از چیزی است که در جهان واقعی وجود دارد، می‌توان با مونتاژ دیالکتیکی مفاهیم تجریدی و ذهنی را به طور ملموس و عینی نشان داد.


نمونه‌های مونتاژ دیالکتیکی در سینما

معروف‌ترین نمونه کاربرد این اصول را از سوی ایزنشتاین، می‌توان در مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926) دید. قتل عام مردم به دست ارتش تزار برای فرو نشاندن آتش انقلاب، به صورت طبیعی فیلمبرداری نشده است، در عوض، عصاره این تجربه به وسیله قابلیت‌های مونتاژ به بیننده منتقل می‌شود و به این ترتیب از این تکنیک برای خلق معنایی فراتر از آنچه محسوس است، استفاده شده است. 

ایزنشتاین اصول مونتاژ دیالکتیک را در فیلم در نمودارهایی نشان داده است که در آنها حرکت به سوی کسب بینش سیاسی موج می‌زند. نمای پایین آمدن سربازان از پلکان به تصویر زنی که فریاد می کشد، برش می‌خورد و سنتز این برش، شناخت سرکوب است. این سنتز نیز به تز دیگری شکل می‌دهد که با تصاویر مردمی که از پلکان به پایین می‌شتابند ترکیب شده و سنتز بعدی را به وجود می‌آورد؛ یعنی سرکوب نیروهای مردمی. مجموعه‌ای از فضاهای متفاوت، ترکیب نماها و مدت زمانی که صحنه به طول می‌انجامد، در این سکانس پیچیده در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. این تمهید احساس اضطرار را به سکانس می‌افزاید، عناصر قدیمی را تجزیه می‌کند و حرکت فیلم که بیانگر محتوای سیاسی آن است، به سوی هدف نهایی که همان حرکت و کنش جمعی است، شکل می‌گیرد. در فیلم اکتبر (1928) او از تصاویری استفاده کرد که استعاره‌ها را در تقابل با یکدیگر قرار می‌داد؛ برای مثال قرار دادن یک طاووس در کنار یک مقام دولتی. طاوس در اینجا انتزاعی نیست، ولی نمی‌توان هیچ‌گونه منطق روایی برای آن یافت. با این حال می‌تواند کارکرد قدرت را به تصویر بکشد.


مونتاژ دیالکتیکی - مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926)

مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926)


برتولوت برشت و اصول دیالکتیک

بحث ارتباط بین همذات‌پنداری تماشاگران و یا بیگانگی آنها در نظریه فیلم، باعث احیای اصول دیالکتیک شد. این اصول در آثار نویسنده آلمانی، برتولت برشت، به عنوان یک نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، فیلمنامه‌نویس و نظریه‌پرداز استفاده شده‌اند. برشت دیالکتیک تئاتری بسیار پرنفوذی را ارائه کرد که به تماشاگران بینش سیاسی می‌داد.

از نظر وی دو جنبه متضاد در نحوه مخاطب قرار دادن تماشاگران، یعنی شیوه دراماتیک (همذات‌پنداری با کاراکتر و شخصیت اصلی و توسعه خطی) و شیوه حماسی (توهم دراماتیک و برونگرا)، می‌توانند برای تماشاگران تئاتری را خلق کنند که هم سیاسی و هم لذت‌بخش باشد. تماشاگران به طرزی فعالانه در خلق سنتز شرکت می‌کنند و در همین فرایند مشارکت است که نحوه قرائت تئاتر دنیای اجتماعی را می آموزند.


مونتاژ دیالکتیکی و کارکرد آن در سینما - برتولت برشت

برتولت برشت


تأکید بر تماشاگر فعال میراث دیالکتیک‌های سیاسی سینما و تئاتر است که طلیعه‌داران آن ایزنشتاین و برشت هستند. با این حال، در نهایت، ایده اصلی اصول دیالکتیک در هر نظامی که از روش شالوده‌شکنی بهره برده، زائد و اضافه است؛ زیرا شالوده‌شکنی تمام مفاهیم را تغییرپذیر و تاریخی می‌داند؛ به گونه‌ای که هر معنی در خود و برای سوژه خود تغییر می‌کند.

اصول دیالکتیک بر پایه تضادها و مسیرهای ثابت استوار است. اگر این اصول نتوانند به ما کمک کنند، باید برای استفاده از گفتمان فلسفی دنبال راه‌های جدید بگردیم و درباره مفهوم سیاست‌ها تعریفی جدید ارائه دهیم.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۴
گروه سینمایی سیمرغ

تاریخ سینما 

تاریخ سینما ۱۲۰ سال قدمت دارد،از آخرین سالهای قرن ۱۹ تا آغاز قرن ۲۱. تصاویر متحرک بتدریج از از کاروانهای شادی شروع شد و تا آنجا پیشرفت کرد که یکی از مهمترین ابزار ارتباطات و تفریحات و رسانه پرتعداد قرن ۲۰ شد. تصاویر متحرک فیلمها تحت تاثیر سه عامل هنر، تکنولوژی و سیاست بوده است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۶
گروه سینمایی سیمرغ

پیش از سینماویرایش

نمایش و رقص مولفه‌های مشترک بسیاری با فیلم داشت، از قبیل متن نمایش،

 نورپردازی، طراحی لباس، تولید، کارگردانی، بازیگری، بینندگی، مستمعین و

 درجه بندی. سابقه دو هنر فوق به هزاران سال قبل از فیلم بر می گردد.

بسیاری از اصطلاحات فنی این دو حوزه نیز در آینده در نظریه و نقد فیلم

 بکار رفت مثل اصطلاح میزانسن. 

قدمت جعبهبه ابن هیثم در کتابی از او با نام کتاب المناظر بر میگردد

 (۱۰۲۱م، قرن پنجم) و بعدها این دستگاه توسط گیامباتیستا دلا پارتا

در سال ۱۶۰۰ تکمیل شد. نور توسط یک سوراخ کوچک یا یک لنز در خارج از آن

 برعکس می شود و بر روی یک سطح صاف یا صفحه نمایش داده می شود،

 در سال ۱۷۴۰ و ۱۷۴۸ دیوید هوم در مقالات رساله ای درباره طبیعت آدمی و

 پرس و جویی درباب فرایند فهم در آدمی به بحث درباره مشارکت

و انگیزش مایه خیال بوسیله تصاویر می پردازد که عده ای گمان می کنند که

اولین ارجاعات در مورد زبان فیلم است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۴
گروه سینمایی سیمرغ

تولد سینما


ویرایش

تصاویر متحرک مویبریج از اسب

در سال ۱۸۷۸ میلادی، ادوارد مایبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و موسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشت سر هم از اسبی به نام سالی گاردنر شد. این عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش فوق در ۱۱ ژوئن در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات بر‌گزار شد. دوربین ها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین بوسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل می شد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت می شد.

فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی بوسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد. لذا انگلیس بعنوان اولین کسانی که تصویر متحرک دست یافته اند شناخته می شوند.

در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیک اش گرفت. ظاهراً دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس بر روی فیلم سلولولید سوراخ دار بوده است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد. گرین یک سری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسون یعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشم گیری به آن شد.

ویلیام کندی لاری دیکسون، که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولولید برای خودش اعتباری کسب کند. آنها برای تولید فیلم استودیویی به نام بلک ماریا ساختند. (به علت شباهت ساختمان استودیو با ماشین مخصوص حمل مجرمین که نامش بلک ماریا بوده است).

کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا منتشر شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که بوسیله مخترع انگلیسی رابرت و پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد.

پائول عقیده بر نمایش تصاویر متحرک برای گروهی از تماشاچیان عمومی به جای بینندگان خاص را داشت، از این رو یک فیلم پروژکتور تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۸۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه، آگوست و لویی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در یکجا جا داده بود.

آنها به زودی با فیلمهای واقع گرایانه خود به اصلی ترین تولید کنندگان اروپا تبدیل شدند، کارهایی مثل: '' کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر '' و کارهای خنده آوری مثل '' آبیار آبیاری می شود (هر دو در سال ۱۸۹۵) ساخته شده اند. در واقع اولین فیلم تاریخ سینما '' ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته'' است. لومیر ها پدر سینمای مستند هستند. اولین نمایش عمومی فیلم موشن پیکچرز در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان بایوسکوپ که یه دستگاه بدون لرزش بود از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۹۸۵ انجام شد.

در می همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلمها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش می دادند. هنوز از دستکاری در فیلم خبری نبود: نه تدوینی و اکثراً بدون حرکت دوربین و صحنه مستقیم. شاخصه تازگی تصاویر متحرک خود به تنهایی کافی بود تا یکی از بزرگترین اتفاقات قرن اخیر باشد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۰
گروه سینمایی سیمرغ

دوران صامتویرایش

در دوران صامت پیوند تصویر با صدای همزمان برای مبدعین این امر ممکن

 نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از این جهت

در ۳۰ سال اول عمر سینما، فیلم ها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و

 حتی گاهی هم جلوه‌های صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش

 دهنده فیلم ارائه می شد همراه بود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۱۰
گروه سینمایی سیمرغ

تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶ویرایش

۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلم ها تحولی را از فیلم های تک شات که کاملاً توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته می شد به فیلم های چند دقیقه ای و چند شاته، که توسط کمپانی های بزرگ با قواعد صنعتی ساخته می شد را نشان می دهد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۸
گروه سینمایی سیمرغ

تجارت فیلم تا ۱۹۰۶

اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اتاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد. از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۴
گروه سینمایی سیمرغ