گروه سینمایی سیمرغ

مونتاژ دیالکتیکی چیست و کاربرد آن در سینماچگونه است?


مونتاژ دیالکتیکی از نظریه های سینمایی آیزنشتاین در آغاز پیدایش زبان سینما بود.

واژه دیالکتیک برای توصیف ساختاری منطقی به کار می رود که در آن دو عنصر متضاد

به وسیله کنش فعال خواننده _ بیننده معنایی جدید تر و بزرگتر می آفرینند.

مونتاژ دیالکتیکی و کارکرد آن در سینما



مونتاژ دیالکتیکی از نظریه‌های سینمائی آیزنشتاین در آغاز پیدایش زبان سینما بود. آیزنشتاین تدوین (مونتاژ) را همچون فرآیندی منطبق با دیالکتیک مارکسیستی می‌دید، که در آن تاریخ و تجربه‌های انسانی حاصل تضادی دائمی میان نیروی مبارز (تز یا برنهاد) با نیروی بازدارنده (آنتی تز یا برابر نهاد) است و از برخورد این دو نیرو پدیدهٔ کاملاً نوینی‌زاده می‌شود که سنتز (همنهاد) اصطلاح شده است. همنهاد در واقع حاصل جمع این دو نیرو نیست بلکه چیزی بزرگ‌تر از آن دو و متفاوت با آنها است.

واژه دیالکتیک برای توصیف ساختاری منطقی به کار می‌رود که در آن دو عنصر متضاد به وسیله‌ی کنش فعال خواننده/ بیننده معنایی جدیدتر و بزرگ‌تر می‌آفرینند. این اصطلاح با فلسفه مارکسیستی پیوند خورده و بر نظریه‌پردازان مارکسیست و چپ‌گرای سینما تأثیر فراوانی داشته است.


تعریف دیالکتیک در فلسفه

دیالکتیک در فلسفه نوعی شیوه بررسی است. در شیوه سقراطی دو دیدگاه در جستجوی حقیقت، آن‌قدر با یکدیگر بحث و گفت‌وگو می‌کنند تا به اتفاق نظر برسند. این دست‌مایه اصلی و به عبارت بهتر، این فصول اصلی و مرکزی در خلق وحدت به وسیلة دو عنصر متضاد، یادآور مفهوم تاریخی هگل (G.W.F.Hegel) نیز هست. هرتزی با آنتیتز خود تلاقی می‌کند و محصول آن سنتز است. سنتز به مثابه محصول، بیشتر از مجموع دو اصل متضاد است و بعداً به تز جدید مرحله دیالکتیکی بعدی تبدیل می شود.


مونتاژ دیالکتیکی - سرگئی ایزنشتاین نظریه پرداز مونتاژ دیالکتیکی

سرگئی ایزنشتایی نظریه پرداز مونتاژ دیالکتیکی


دیالکتیک در سینما

بیشترین تأثیر اصول دیالکتیک بر سینما، به وسیلة آثار و فیلم‌های سرگئی ایزنشتاین بوده است. ایزنشتاین با ارائه مونتاژ  به عنوان یک هنر، نوعی زیبایی‌شناسی در سینما خلق کرد.

نویسندگان فیلم‌های شوروی زیبایی فیلم‌ها را بر مبنای مونتاژ می‌دیدند، تا جایی که لِو کولشوف  (Lev Kuleshov)، فیلم‌ساز و معلم روس، مونتاژ را اصل و پایه سینما خواند. از نظر او، هنگامی که نماها در مونتاژ به یکدیگر متصل می‌شوند، کمپوزیسیونی (ترکیب‌بندی) شبیه سایر آثار هنری خلق می‌شود. ایزنشتاین از این ایده کولشوف استفاده کرد، ولی از سوی دیگر خاطرنشان ساخت که دیالکتیک عنصری مهم در مونتاژ است. دو تصویر متضاد با برش یه یکدیگر پیوند می‌خورند و در نتیجه یک ناهمخوانی‌ به وجود می‌آید که هدف آن تحریک تماشاگر است. به این ترتیب، تصاویری که ذاتاً بی‌حرکت و از نظر سیاسی خنثی هستند، یک نیروی محرکه سیاسی می‌یابند و لذا می‌توان تماشاگران را با استفاده از این جذابیت سینما تحریک، هیجان‌زده و حتی مضطرب کرد. با اینکه هر نما در فیلم، تصویری فیلم‌برداری شده از چیزی است که در جهان واقعی وجود دارد، می‌توان با مونتاژ دیالکتیکی مفاهیم تجریدی و ذهنی را به طور ملموس و عینی نشان داد.


نمونه‌های مونتاژ دیالکتیکی در سینما

معروف‌ترین نمونه کاربرد این اصول را از سوی ایزنشتاین، می‌توان در مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926) دید. قتل عام مردم به دست ارتش تزار برای فرو نشاندن آتش انقلاب، به صورت طبیعی فیلمبرداری نشده است، در عوض، عصاره این تجربه به وسیله قابلیت‌های مونتاژ به بیننده منتقل می‌شود و به این ترتیب از این تکنیک برای خلق معنایی فراتر از آنچه محسوس است، استفاده شده است. 

ایزنشتاین اصول مونتاژ دیالکتیک را در فیلم در نمودارهایی نشان داده است که در آنها حرکت به سوی کسب بینش سیاسی موج می‌زند. نمای پایین آمدن سربازان از پلکان به تصویر زنی که فریاد می کشد، برش می‌خورد و سنتز این برش، شناخت سرکوب است. این سنتز نیز به تز دیگری شکل می‌دهد که با تصاویر مردمی که از پلکان به پایین می‌شتابند ترکیب شده و سنتز بعدی را به وجود می‌آورد؛ یعنی سرکوب نیروهای مردمی. مجموعه‌ای از فضاهای متفاوت، ترکیب نماها و مدت زمانی که صحنه به طول می‌انجامد، در این سکانس پیچیده در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. این تمهید احساس اضطرار را به سکانس می‌افزاید، عناصر قدیمی را تجزیه می‌کند و حرکت فیلم که بیانگر محتوای سیاسی آن است، به سوی هدف نهایی که همان حرکت و کنش جمعی است، شکل می‌گیرد. در فیلم اکتبر (1928) او از تصاویری استفاده کرد که استعاره‌ها را در تقابل با یکدیگر قرار می‌داد؛ برای مثال قرار دادن یک طاووس در کنار یک مقام دولتی. طاوس در اینجا انتزاعی نیست، ولی نمی‌توان هیچ‌گونه منطق روایی برای آن یافت. با این حال می‌تواند کارکرد قدرت را به تصویر بکشد.


مونتاژ دیالکتیکی - مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926)

مونتاژ سکانس پلکان اودیسه در فیلم رزمناو پوتمکین (1926)


برتولوت برشت و اصول دیالکتیک

بحث ارتباط بین همذات‌پنداری تماشاگران و یا بیگانگی آنها در نظریه فیلم، باعث احیای اصول دیالکتیک شد. این اصول در آثار نویسنده آلمانی، برتولت برشت، به عنوان یک نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، فیلمنامه‌نویس و نظریه‌پرداز استفاده شده‌اند. برشت دیالکتیک تئاتری بسیار پرنفوذی را ارائه کرد که به تماشاگران بینش سیاسی می‌داد.

از نظر وی دو جنبه متضاد در نحوه مخاطب قرار دادن تماشاگران، یعنی شیوه دراماتیک (همذات‌پنداری با کاراکتر و شخصیت اصلی و توسعه خطی) و شیوه حماسی (توهم دراماتیک و برونگرا)، می‌توانند برای تماشاگران تئاتری را خلق کنند که هم سیاسی و هم لذت‌بخش باشد. تماشاگران به طرزی فعالانه در خلق سنتز شرکت می‌کنند و در همین فرایند مشارکت است که نحوه قرائت تئاتر دنیای اجتماعی را می آموزند.


مونتاژ دیالکتیکی و کارکرد آن در سینما - برتولت برشت

برتولت برشت


تأکید بر تماشاگر فعال میراث دیالکتیک‌های سیاسی سینما و تئاتر است که طلیعه‌داران آن ایزنشتاین و برشت هستند. با این حال، در نهایت، ایده اصلی اصول دیالکتیک در هر نظامی که از روش شالوده‌شکنی بهره برده، زائد و اضافه است؛ زیرا شالوده‌شکنی تمام مفاهیم را تغییرپذیر و تاریخی می‌داند؛ به گونه‌ای که هر معنی در خود و برای سوژه خود تغییر می‌کند.

اصول دیالکتیک بر پایه تضادها و مسیرهای ثابت استوار است. اگر این اصول نتوانند به ما کمک کنند، باید برای استفاده از گفتمان فلسفی دنبال راه‌های جدید بگردیم و درباره مفهوم سیاست‌ها تعریفی جدید ارائه دهیم.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۴
گروه سینمایی سیمرغ

تاریخ سینما 

تاریخ سینما ۱۲۰ سال قدمت دارد،از آخرین سالهای قرن ۱۹ تا آغاز قرن ۲۱. تصاویر متحرک بتدریج از از کاروانهای شادی شروع شد و تا آنجا پیشرفت کرد که یکی از مهمترین ابزار ارتباطات و تفریحات و رسانه پرتعداد قرن ۲۰ شد. تصاویر متحرک فیلمها تحت تاثیر سه عامل هنر، تکنولوژی و سیاست بوده است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۶
گروه سینمایی سیمرغ

پیش از سینماویرایش

نمایش و رقص مولفه‌های مشترک بسیاری با فیلم داشت، از قبیل متن نمایش،

 نورپردازی، طراحی لباس، تولید، کارگردانی، بازیگری، بینندگی، مستمعین و

 درجه بندی. سابقه دو هنر فوق به هزاران سال قبل از فیلم بر می گردد.

بسیاری از اصطلاحات فنی این دو حوزه نیز در آینده در نظریه و نقد فیلم

 بکار رفت مثل اصطلاح میزانسن. 

قدمت جعبهبه ابن هیثم در کتابی از او با نام کتاب المناظر بر میگردد

 (۱۰۲۱م، قرن پنجم) و بعدها این دستگاه توسط گیامباتیستا دلا پارتا

در سال ۱۶۰۰ تکمیل شد. نور توسط یک سوراخ کوچک یا یک لنز در خارج از آن

 برعکس می شود و بر روی یک سطح صاف یا صفحه نمایش داده می شود،

 در سال ۱۷۴۰ و ۱۷۴۸ دیوید هوم در مقالات رساله ای درباره طبیعت آدمی و

 پرس و جویی درباب فرایند فهم در آدمی به بحث درباره مشارکت

و انگیزش مایه خیال بوسیله تصاویر می پردازد که عده ای گمان می کنند که

اولین ارجاعات در مورد زبان فیلم است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۴
گروه سینمایی سیمرغ

تولد سینما


ویرایش

تصاویر متحرک مویبریج از اسب

در سال ۱۸۷۸ میلادی، ادوارد مایبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و موسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشت سر هم از اسبی به نام سالی گاردنر شد. این عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش فوق در ۱۱ ژوئن در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات بر‌گزار شد. دوربین ها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین بوسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل می شد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت می شد.

فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی بوسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد. لذا انگلیس بعنوان اولین کسانی که تصویر متحرک دست یافته اند شناخته می شوند.

در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیک اش گرفت. ظاهراً دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس بر روی فیلم سلولولید سوراخ دار بوده است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد. گرین یک سری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسون یعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشم گیری به آن شد.

ویلیام کندی لاری دیکسون، که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولولید برای خودش اعتباری کسب کند. آنها برای تولید فیلم استودیویی به نام بلک ماریا ساختند. (به علت شباهت ساختمان استودیو با ماشین مخصوص حمل مجرمین که نامش بلک ماریا بوده است).

کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا منتشر شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که بوسیله مخترع انگلیسی رابرت و پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد.

پائول عقیده بر نمایش تصاویر متحرک برای گروهی از تماشاچیان عمومی به جای بینندگان خاص را داشت، از این رو یک فیلم پروژکتور تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۸۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه، آگوست و لویی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در یکجا جا داده بود.

آنها به زودی با فیلمهای واقع گرایانه خود به اصلی ترین تولید کنندگان اروپا تبدیل شدند، کارهایی مثل: '' کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر '' و کارهای خنده آوری مثل '' آبیار آبیاری می شود (هر دو در سال ۱۸۹۵) ساخته شده اند. در واقع اولین فیلم تاریخ سینما '' ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته'' است. لومیر ها پدر سینمای مستند هستند. اولین نمایش عمومی فیلم موشن پیکچرز در اروپا، متعلق به ماکس و امیل اسکلادا نوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان بایوسکوپ که یه دستگاه بدون لرزش بود از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۹۸۵ انجام شد.

در می همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلمها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش می دادند. هنوز از دستکاری در فیلم خبری نبود: نه تدوینی و اکثراً بدون حرکت دوربین و صحنه مستقیم. شاخصه تازگی تصاویر متحرک خود به تنهایی کافی بود تا یکی از بزرگترین اتفاقات قرن اخیر باشد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۰
گروه سینمایی سیمرغ

دوران صامتویرایش

در دوران صامت پیوند تصویر با صدای همزمان برای مبدعین این امر ممکن

 نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از این جهت

در ۳۰ سال اول عمر سینما، فیلم ها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و

 حتی گاهی هم جلوه‌های صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش

 دهنده فیلم ارائه می شد همراه بود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۱۰
گروه سینمایی سیمرغ

تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶ویرایش

۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلم ها تحولی را از فیلم های تک شات که کاملاً توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته می شد به فیلم های چند دقیقه ای و چند شاته، که توسط کمپانی های بزرگ با قواعد صنعتی ساخته می شد را نشان می دهد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۸
گروه سینمایی سیمرغ

تجارت فیلم تا ۱۹۰۶

اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اتاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد. از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۴
گروه سینمایی سیمرغ